با سلام
اگر چه من هنوز نمی دانم این خواهری که اینجا دست ما را توی پوست گردو گذاشت و خودشون کنار کشیدن کجان و چرا این وبلاگ رواگر ما بروز نکنیم ،کسی نیست که بروز کنه ولی بد ندیدم که حالا که توفیق اجباری حضور در آنی فمینیست نصیبم شده از اخباری که مرتبط به حوزه فعالیت این وبلاگ میشه دوستان رو بی خبر بگذارم!خبر اول اینکه وقتی داشتم واژه ی -نشریه الکترونیک-یا شایدم مجله الکترونیک رو جستجو می کردم دست به یک کشف عظیم زدم، مجله ای وزین و با محتوا با نام - چارقد-
اینجا میتونید چارقد رو بخونید و از بسیاری مطالب ،گزارش ها و مصاحبه هاش لذت ببرید! حتی اگر زن هم نباشید!
و این خبر هم ارزانی اونهایی که هنوز معتقدند فمینیست بودن با اخلاق و اسلام تعارضی نداره!
راستی تا حال سری به این فمینیست های میدان زدید؟ توی پست قبلی هم گفتم که اینها اصلا پشتوانه علمی درستی ندارن و آگاهی از احکام
اسلام اونطوری که واقعا هست ندارن!و توی آثارشون مغالطه به وفور دیده میشه!
یه خبر جالب دیگه اینجا خوندم
نیکی کریمی که چند وقت پیش هم توی برنامه ی دوقدم مانده به صبح ازش دعوت کرده بودن ، توی یک مصاحبه گفته که فمینیسته!
شما فمینیست هستید؟
خب من فمینسیت هستم، ولی از نگاه یک طرفه به هر چیزی، از نگاه سیاه و سفید، بدم میآید. در فیلم «یک شب» به این صورت است که یک زن با سه تا مرد برخورد میکند و هرکدام از این مردها انسان هستند. حتی آن آدم اولی که میبیند راجع به زن و بچههایش میگوید و آنها را دوست دارد و اینکه رابطهاش چطوری است. ولی در فضایی که او زندگی میکند در جامعه، این اجازه به او داده شده که یک زن دیگری داشته باشد.
بنابراین اینطوری نیست که من بخواهم یک بیانیهای صادر کرده باشم راجع به خیانت یا راجع به روابط خارج از ازدواج یا مثلا اینطور چیزها.
آن آدم دوم، یک مردی است تحصیلکرده که در آمریکا درس خوانده و دکتر است و کلی دیدگاه فلسفی و ذنگرایانه دارد راجع به زندگی. او با دختر حرف میزند و یکجایی ما فکر میکنیم که دختر عاشق او شده. این مرد آنقدر آدم جذابی است و رابطه خوبی بین آنها شکل میگیرد.
ولی در آخر یک موبایلی پیدا میشود و در یک آن تماشاچی متوجه میشود که شاید تمام اینها یک ماسکی بوده که او زده و خودش را طور دیگری بیان کرده و وانمود کرده که یک آدم دیگری است. یا اینکه به هرحال یک زندگی دوگانهای دارد.
و مرد آخر هم که اصلا یک هنرمند است که او هم همینطور، خیلی اعتقاد دارد به دموکراسی، اما او اصلا یک روانپریش است. ولی میخواهم بگویم که اصلا دوست ندارم که وقتی فیلم میسازم بخواهم بگویم که من فمینیستم و وقتی بخواهم فیلم بسازم باید خیلی قضایا برای من جا بیفتد، نمیتوانم اول بیانیهام را بنویسم و بعد بگویم میخواهم فیلمم را راجع به این قضیه بسازم، نه.
و در آخر....یا علی مددی!